هکــــــر چــــــوبین | ||
|
عشق من عاشقتم
اگر نفسی در سینه است ، تو خودت میدانی برای تو نفس میکشم برای تویی که تمام وجودم هستی ، تویی که به خاطرت گذشتم از همه چیز ، بی تو جای من در اینجا نیست تمام قلبم خلاصه میشود در عشق تو ، تمام نگاهم فدا میشود در عمق چشمان تو ، بی وفا نشده ام که روزی دل بکنم از دنیای عاشقانه تو دنیایی که درونش آرامم ، تا تو باشی من نیز تنها با تو میمانم ، تا با هم برسیم به آرزوهایمان، تا نشود حسرت رویاهایمان اگر نفسی در سینه است ، تو هستی که بودنت برایم زندگی دوباره است در این لحظه و همه لحظه ها ، در اینجا و همه جا تو هستی در خاطرم ، تا چشم بر روی هم گذاشتم فهمیدم که بدجور عاشقم! چون در همان لحظه که چشمانم را بسته بودم باز هم تو را دیدم که میدرخشی برایم... میشود از نگاهت احساس کرد که تو چقدر با وفایی ، قدر دلم را میدانی ، هیچگاه تنهایم نمیگذاری، از این احساس بود که احساست کردم ، تو را دیدم و درکت کردم ، تا اینکه دلم عاشقت شد ، دلم به لرزه افتاد و دنیا ، شاهد این عشق بی پایان شد.... من همه احساستم برای تو است ، ای با احساس من ، همه وجودم مال تو است ، برای تو که تمام وجودم هستی .... بیا تا همچنان برویم ، این راه مال من و تو است ، بیا تا با هم بدویم تا برسیم به جایی که تنها من و تو باشیم ، جایی که سکوت باشد و تنها صدای نفسهایمان ... لحظه ای حس کن این رویای عاشقانه مان... [ دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:عشق من عاشقتم , ] [ 8:50 ] [ ساسان ]
التماس نکن ! دیگر نمی مانم راه خودت را برو ، کاری به کار دلم نداشته باش بیش از این مرا خسته نکن ، مرا بازیچه آن قلب نامهربانت نکن دیگه طاقت ندارم ، صبرم تمام شده و دیگر نای اشک ریختن ندارم ماندم و باور نکردی ، ماندی و در حقم بی محبتی کردی ، رفتی و شکستم دوباره آمدی و من شکسته لحظه ای شکفتم ، دوباره پرپرم کردی ، ریشه ام را از جا کندی و راحتم کردی.... نه خودت را میخواهم ، نه خاطره هایت را ، برو که عشقت را گذاشتم زیر پا گرچه هنوز برای دلم عزیزی ، گرچه گهگاهی هوس بودنت را میکنم ، به سراغم نیا که دوباره دلم را نفرین میکنم راه خودت را برو ، بی خیال من شو ، نه قلبم به درد تو میخورد نه احساسم ،اگر بازی را شروع کنم دوباره میبازم دیگر عشقت برایم رنگ و رویی ندارد ، آغوشت را باز نکن که جز هوس لذتی ندارد... نه افسوس گذشته را میخورم ، نه حسرت آینده را ، دلم میسوزد که چرا قلبم را فدا کردم در این راه راهی که مال من و تو نبود ، اگر هم خودم خواستم ، جنس تو از عشق نبود ، اگر عاشقت شدم اشتباه از قلب ساده ام بود... بعد از اینهمه بی وفایی هایت ، دیگر به دنبال چه هستی ، با چه زبانی بگویم ، تو آن کسی که من میخواهم نیستی ، نیستی که دلم را آرام کنی ، نیستی که در هوای سرد دلتنگی ها مرا گرم کنی.. نه دیگر بودنت را نمیخواهم ، التماس نکن که دیگر نمیمانم! [ دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:التماس نکن ! دیگر نمی مانم , ] [ 8:49 ] [ ساسان ]
به سوی عشق
در این حالی که هستم ،چگونه در هوایی نفس بکشم که در کنارت نیستم؟ در این جایی که هستم ،چگونه بنشینم در این حال بی قراری ام ... دائم قدم میزنم ، پنجره را باز میکنم و به خیال تو خیره میشوم به آن دور دستها در این حسرت سرد ، جز خیال بودنت همه چیز از سرم رفت ... چیزی که در دلم مانده ، تو هستی که مرا تا اوج دلتنگی ها میکشانی میکشانی به جایی که نای بی قراری را هم ندارم... چون دلتنگی از دلم بی قرارتر شده ، هنوز انتظار به سر نرسیده و دلم عاشق این انتظار شده دیگر دردی ندارم که درون دلم نهفته شود ، مگر برایم جز نبودن تو درد دیگری هم در این دنیا است؟ بی خیال دنیا ، بی خیال این زندگی و تمام زیبایی هایش ، آنگاه که تو هستی زیباترین لحظه زندگی ام به سوی من بیا ، به سوی منی که شب و روزهایم یکی است ، به سوی منی که هر جا نگاه کنم، تو را میبینم ، تا چشم بر روی هم میگذارم چشمانت را میبنم و اینجاست که رویای زیبای چشمانت نمیگذارد که بخوابم ...نمیگذارد آرام بمانم .... با دیدن دوباره تو همه چیز را از یاد میبرم ، نمیدانم کجا هستم و از کجا آمده ام ، تنها میدانم به عشق تو است که با شوق به دیدار تو آمده ام... [ دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:به سوی عشق , ] [ 8:48 ] [ ساسان ]
غنچه عشق انگار عمریست به پایت سوخته ام ، هنوز هم با تو چشم به فرداها دوخته ام مگر میشود از تو دل کند ، تو همچنان پرواز میکنی و من در بند ... انگار عمریست همه فصلهایم خزان است ، تو سبز باش ، تمام زندگی برایم بهار است برای منی که عاشق هستم، بودنت همان هوایی است که در آن نفس میکشم اگر طعم زندگی تلخ است با تو طعم شیرین زندگی را میچشم سوختم و شکستم ، به تو که رسیدم همچو یه یک شاخه خشکیده دوباره شکفتم در اینجا نه هوایی است نه بارانی ، عشق من ببار که تو یک فرشته نجاتی مگر میشود بی تو این زندگی را سر کرد ، این درد دوری ات بود که چشمهایم را تر کرد... آنچه میخواهم از خدا ، تو هستی و تو هستی و خود خدا ... که دستهایمان را بگیرد ، تا عشق زیر پای بی وفایی نمیرد ، تا صدایمان را بشنود ، تا شیشه غمها را در لحظه هایمان بکشند، آری خدا درد دل ما را میشنود ! از این شکستنها ، در دل این سوختنها ، زیر اینهمه خاکستر غنچه عشق شکفته ، این معجزه ایست که در قلب عشقمان نهفته ... نه من همرنگ دیگران بودم ، نه تو همراه دیگران بودی ، من در وجود تو بودم و تو در قلب من بودی و اینگونه ما با هم در دنیایی دیگر بودیم... خودت را رها نکن از دلم ، دستانت را به من بده گلم ، منی که بی تاب لحظه های در کنار تو بودنم انگار عمریست در حسرت آن روزم که همان امروز میشود، گفته بودم تا چشم بر روی هم بگذاری امروز هم در کنار تو تمام میشود .... با تو آغاز کردم و با تو میمیرم... [ دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:غنچه عشق , ] [ 8:43 ] [ ساسان ]
در حسرت سرد دوستت دارم ای تو که در قلبت نیستم ، میخواهمت ای تو که مرا نمیخواهی حسرت شده برایم آن لحظه که بگویی مرا میخواهی... همه میدانند ،دلم تنها تو را میخواهد ، اما چه افسوس که عشق نغمه غمگینی برایم میخواند در حسرت تو ماندن مثل لحظه ی بی بال و پر پریدن است ، در حسرت تو ماندن ، مثل لحظه ی در کویر خشک دویدن است ، مثل بی هوا نفس کشیدن است... عاشقت هستم عزیزم ، کجایی که بی تو دارم شب و روز اشک میریزم... عاشق هستم و تنها ، هیچکس نمیفهمد حال مرا ... دوستت دارم ای تو که نمیدانی قلبم دیوانه ی تو است، تمام وجودم پر از تمنای تو است... همیشه در رویاهای خودم به سر میبرم ، چقدر دلخوشی به قلبم بدهم؟؟؟ ، تا کی به خیال آمدنت از آن دوردست ها به سوی سایه ی خیالی ات بدوم؟ نه انگار نمیشود همچنان تنها به خیال داشتنت زندگی کرد ، یخ زده ام دیگر در این اتاق سرد... هر چه خورشید میتابد آب نمیکند این تن یخ زده را ... دوستت دارم ای تو که در قلبت نیستم ، میخواهمت ای تو که حتی برایت آشنا نیستم... غریبه ای از خاک تنهایی که عاشق تو است ، مدتهاست تنها و گرفتار تواست... همیشه شب را به عشق بودنت سر میکنم ، فردا که می آید روز را از نو با حسرتی سرد شب میکنم... [ دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:در حسرت سرد , ] [ 8:41 ] [ ساسان ]
عشق من میگفتم دوستت دارم باور نداشتی میگفتم جز تو کسی رو ندارم باور نداشتی میگفتم شبا چشمامو به یاد تو میبندم باور نداشتی میگفتم با کسی جز تو رابطه ندارم باور نداشتی میگفتم واست جون میدم باور نداشتی نگا بار سفر بستم میخوام واسه تو جون بدم باورم کن حالا که من دارم میرم باورم کن دیگه از هیچی نمیترسم دیگه از مرگ نمیترسم دیگه از جهنم نمیترسم دیگه نمیترسم از روزی که یکی ازم بگیرتت یه روح میشم که کسی ازم جدات نکنه یه حس میشم توی وجودت که کسی نتونه جامو بگیره یه لحظه میشم تو ذهنت که کسی نتونه واست خاطره بشه یه بغض میشم دم گلوت یه تصویر میشم جلو چشات اینجوری دیگه کسی تو رو ازم نمیگیره دیگه نمیترسم آره میمیرم که واسه تو نمیرم که تو خاطرت زنده باشم تو که باورم نداشتی میمیرم که باورم کنی زن مدل هارد ديسک: همه چي يادش ميمونه، تا ابد!
[ شنبه 7 مرداد 1391برچسب:انواع مدلهای زنها, ] [ 13:54 ] [ ساسان ]
خصوصات آقایون از ۱۴ تا ۲۸ سال
سن ۱۴ سالگي: تازه توي اين سن ، هر رو از بر تشخيص ميدن! (اول بدبختي!)
خصوصات خانم ها از ۱۴ تا ۲۸ سال
سن ۱۴ سالگي: تا پارسال هر كي بهشون مي گفت: چطوري؟ مي گفتن: خوبم مرسي! حالا ميگن: مرسي خوبم!
سن ۱۶ سالگي: يعني يه عاشق واقعين! ... فردا صبح هم مي خوان خودكشي ندارن!
سن ۲۱ سالگي: فقط ۲۷-۲۸ سالگي قصد ازدواج دارن! فقط!
سن ۲۲ سالگي: خوش تيپ باشه! پولدار باشه! تحصيلكرده باشه! قد بلند باشه! خوش لباس باشه! ... (آخ كه چي نباشه!)
سن ۲۳ سالگي: همه ء خواستگارا رو رد مي كنن!
سن ۲۵ سالگي: اااااااه! پس چرا ديگه هيچكي نمياد؟! ... هر كي مي خواد باشه ، باشه!
[ شنبه 7 مرداد 1391برچسب:خصوصیات اقایون و خانمها, ] [ 13:52 ] [ ساسان ]
وقتی که شما یه کارت اینترنت می خرید تایمر اون به صورت Real step حرکت می کند و از اولین تماس شما تایمر کارتی که شما از آن استفاده می کنید شروع به فعالیت می کند و مثلاْ اگر این کارت ۱۰ ساعته باشد ، این تایمر به مدت ۱۰ ساعت به طور معکوس حرکت می کند.این کد بعد از تماس با شرکت و وصل شده به اینترنت تایمرکارت رو که به صورت Real step بهShok step تغییر می دهد و این بدین معنا است که تایمر به جای حساب زمان واقعی به صورت شوک تایمر در می آید یعنی تایمر را نگه داشته و برای مثال هر ۱۰ دقیقه ۷ دقیقه یه شوک به تایمر میده. [ شنبه 7 مرداد 1391برچسب:افزایش اعتبار کارت اینترنتتان تا ده برابر, ] [ 13:49 ] [ ساسان ]
در این مقاله قصد دارم تا آموزش ساخت ویروس بدونه نیاز به برنامه های خاص و تنها با not pad ویندوز را به شما آموزش دهم.
[ شنبه 7 مرداد 1391برچسب:آموش ساخت ویروس و ضربه زدن به کامپیوتر های دیگران, ] [ 13:46 ] [ ساسان ]
|
|
[ طراحی : درتکیده ] [ Weblog Themes By : Sibtheme] |